سلام زندگی

ساخت وبلاگ

الان خیلی خسته ام ولی لبریزم از حست الان نمیدونم چی بنویسم و از کجای حست شروع کنم امشب میام و مینویسم و باهات حرف میزنم فقط تو خوب باش تا منم بتونم بنویسم.... و الان چقد ارومم و چقد پر انرژی. اری امروز عصر که اومدم و رو تخت ولو شدم حس کردم لبریز از توام، تو رویای با تو بودن، چقد لذت بخش بود وقتی تو ذهنم مرور میکردم زندگی را، یعنی اون قشنگی هاش رو، زندگی من را، اون لحظات کوتاه و زود گذر ولی عمیق در رویای با تو بودن می سازه. زندگی که در کلیت پوچه، ولی تنها چیزی که واقعیت داره همون تجربه های حس قشنگِ با تو بودنه، دوست داشتن تو. و چقد شیرینن این لحظات هر چند زود لحظه ها میگذره ولی اونقد دلچسبن که نمیدونم چطور توصیفشون کنم. شاید مثل خنک شدن جگرت بعد از خوردن یه لیوان آب خنک،یا قدِچایی که مامان دم کرده وقتی که خسته ای به شدت، اری، مثلِ لحظات من و تو با هم. زندگی همینه و من این زندگی را دوست دارم چون که ، چون تویی را دارم که شایسته دوست داشتنی. 

شبت اروم قشنگترینم 

تولدت مبارک...
ما را در سایت تولدت مبارک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ehsan2nya بازدید : 97 تاريخ : چهارشنبه 22 خرداد 1398 ساعت: 7:18