بمان برگرد

ساخت وبلاگ

و چقد از بیان احساس خفته ام ناتوان بودم. سپاس مارگوت عزیز و شاملوی گرانقدر، چه زیبا بیان کردین احساسی را که در من بود و در هر کسی ممکن است باشد و بارانی که بارید و می بارد به اشکی می ماند که باید ریخته می شد از دوری تو. در من درختی است که هر روز بر روی پیکره اش مشق عشق با قلم مهر می زنم، با فریاد عشق در میان این کوچه باغ پر هیاهو ، فریاد می زنم که؛ "دوستت دارم" ای ستاره همیشه مهتابی من. در این کوچه ها تنها پروانه ها قدم می گذارند که رقص شاپرکها را به وادی عشق، به عشق هایی مثل تو تقدیم کنند، و من پروانه وار چنینم. و به راستی که عجب رنگارنگ شدن از طبیعت عشق قشنگ است. بمان، برگرد، پر از شوق، سرشار از اشتیاق، مملو از هیجان، هیجانی آرام. پروانه ات چشم براه است. راستی خودکار نیستم که جوهر پس بدم. مدادم، مداد شمعی که از دوریت هر روز کوچکتر می شود. 

تولدت مبارک...
ما را در سایت تولدت مبارک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ehsan2nya بازدید : 96 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 18:12